اگر بخواهیم نسبت زندانیان زن به زندانیان مرد را مقایسه کنیم باید نسبت جمعیت دو جنسیت در جامعه را بدانیم. طبق آمارها در یک شهرستان و یا در کل کشور نسبت زن به مرد 53 به 47 و حدوداً نصف به نصف است. طبق این آمار قاعدتاً مجرمین و محکومین ما هم باید درصدی نزدیک به این آمار را داشته باشند ولی آمار رسمی اعلام میکند که تعداد زندانیان زن در کشور ما کمتر از 3 درصد جمعیت زندانیان کل است. این میتواند آمار مثبتی باشد، البته میزان تمایل به ارتکاب جرم و مسائل شخصیتشناسی مؤثر در مجرمین را هم باید دخیل بدانیم؛ اینکه زنان به جهت ویژگیهایی که دارند کمتر مرتکب جرم میشوند ولی این میزان نشاندهنده نوع عملکرد نظام حقوقی ماست که شامل قاضی حکمدهنده و قانونگذار قانوننویس و فرهنگ عمومی مردم میشود که میخواهند از زنان شکایت کنند. مجموع این عوامل باعث شده که جمعیت کیفری زنان در کشور ما از لحاظ کمی قابل قیاس با مردان نباشد و در عین حال وضعیت نگهداری آنها هم قابل قیاس نیست؛ ولی متأسفانه تصویر عمومی که وجود دارد، از نظر کیفی و کمی تصور اشتباهی است و اینطور تبلیغ میشود که وضعیت زنان زندانی ما بحرانی است در حالی که که اینطور نیست.